دنیای نرگس بانو

کلاس زبان شاید یه تصمیم اشتباه باشه

احساس میکنم کلاس رفتن یه تصمیم اشتاست ... یک تصمیم زمان بره! 

میخوام با مایده که جدیدا امتحان آیلس داده و نمره ی بالایی رو گرفته صحبت کنم و بهش بگم برام کلاس بذار البته در مورد هزینه هاش چیزی نمیدونم! 

اینحور شاید بتونم تو شش ماه آینده حاضر بشم و بتونم امتحان بدم!

باید بخونم و آماده باشم همجوره! باید وقت بذارم و تمام تمرکزم رو بذارم براش! 

یکی از بزرگترین مشکلاتم خوابمه! صبح های زود بیدار میشم و خیلی ازار دهندست!

هرچند برای حفظیات نیاز دارم به صبح زود بیدار شدن و خوندن و خوندن!!!! ولی با خواب بعدش چه کنم !

میدونی یاد روزای مدرسه می افتم که میخوندیم و باز صبح زود بیدار میشدیم درس هامون رو دوره میکردیم!

چقدر روزای خوبی بودن و چقدر پر از حس های خوب بودن و چقدر دلم میخواد اون روزهای پر تلاش باز تکرار شن!

راستی استخاره گرفتم و استخارم خوب در اومد و راضی ام از ته دل ... میسپارم به خدا ! برای من و همسرم بسازه...

دی اکتیو کردن آی دی شخصی بعد از 5 سال

اکانت اینستام رو همین الان دی اکتیو کردم!

ایم مدت، تمام وقتم رو براش میذاشتم!

مثل آدم های افسرده ای شده بودم که داشت با اینساگردی، دردای خودش رو به زور فراموش میکرد!

بستم تا بتونم تمرکز بذارم برای کارای پیش رو! از کارم در شرکت و از امتحان زبانم!

 

میدونی قبلنا چقدر خوشگل برنامه میریختیم اول سال... اهداف سال جدید! ...لیست آیتم هایی که در سال جدید باید گرفته میشدن و.... 

 

حالا هیچ کدوم از اینا در سال جدید اتفاق نیفتاده! هیچ کار نکردم! سر رسید امسالم خالی خالیه!

امروز بعد از یک هفته برگشت از کنار همسرجان، تفریح و تعطیلات باید بشینم سنگام رو با خودم وا کنم!

 

به همسرم گفته بودم گاهی فکر میکنم یه موش تنهام تو یه دنیای بزرگ.... گفت تو تنها نیستی! ولی هستم و این حس رو هنوز دارم!

 

میدونی شروع بهم ریختگی زندگیم از وقتی بود که رفتم سر کار!! کاری که فکر میکردم خیلی میتونه نظم بده به زندگیم ولی خستگی بعدش اینقدر زیاد بود که خسته ترینم کرد! بی حوصله! پر استرس و ....

 

بعد از اون صدای اومدنه همسرم و استرس های بعد از اون! استرس هایی که داشت اسفالتم میکرد! بعد عقد و ازدواج و عجیب ترین اتفاقی که میتونست در زندگی من بی افته!

 

اینقدر اینا پشت سر هم بودن برای من درون گرا که نیاز به زمان دارم برای تحلیل و پذیرششون! شاید برای همین هنوز خسته ام و افسرده ام! 

اولین بحث

ده روز که اینجام!

اینجا یعنی خونه‌ی مادر شوهر جان !

احساس امنیت و آرامش دارم...

دیشب با همسرم بحث کوچیکی کردیم که منجر شد من برخورد الکی و تندی داشته باشم! 

هر دو از هم دلخور شدیم و من اینقدر گریه کردم که لباساش خیس شدن!

دلتنگی، درد، ترس، دوری، کار و غیره همه باعث شدن من با او برخورد بدی داشته باشم 

صبح خواب دیدم!

خواب دیدم هر دو باهم رفتیم مکه!

چقدر دوست داشتم واقعی باشه... ولی همسرم تو خواب سر صندلی هواپیما لج کرد و من با ناراحتی تمام با لجش کنار اومدم و حرفش رو گوش دادم ....

وقتی بیدار شدم دلم گرفت... از صمیم قلب دوست داشتم تو اون پرواز میبودم و میرفتم ...

صبح که مادر زنگ زد گفت خوابتون رو دیدم... اشاره کردم خوابش بی هیچ نبوده! 

مادر و مامان هر دو متوجه بحثمون شدن! فهمیدن که یه خبرایی بوده دیشب ...

همسرم یه درونگرای شدیده ... اخلاقش رو دوست دارم ... دلخور شد چرا حتی اشاره کردم!

مادر گفت اینا نمک زندگی و مهم اینکه به خوبی رفع بشه...

دیشب وسط بحث، به همسرم گفم میخوام برم خونه ی دایی مجتبی... از این بیشتر ناراحت شد!

گفت چرا میخواستی قهر کنی و بری! رفتن نداریم!

تازه فهمیدم چه گندی زدم و زیر قولم زدم.... 

زندگی بالا پایینی زیاد داره، زندگیم رو سپردم به خدا

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan