دنیای نرگس بانو

مخچه ای با هزار توی درگیری ...

واسه چند دقیقه چنان رگباری میبار سرم که وقت برا یاداشت کردنم ندارم  و  یا چنان خلوت میشه که حوصلم سر میر!

بلاخره مشغول شدم به اونچه که خیلی وقت دایی ازم میخواست !

هفته های اول دانشگاست و خلوت بودن درس مازادی برای وقت سپری کردن در شرکت شده ...

دو همکار دوست داشتنی خانم دارم که شاید در کمتر از یک ماه دیگه زیاد نتونم ببینمشون !

حجم کار و ساعات کار به کنار و درخواست دکتر حمید مبنی بر کم کردن این تایم برای درس خوندن و یا هنوز شروع نشده استرس میان ترم ها و درس ها ذهنم چنان درگیر کرده که دلتنگی و خانواده و بچه ها و تمریناتم به کل فراموش کردم به حدی که حتی دایی هم متوجه شد که چقدر این مخچه ی من هزار توی درگیریسهاست !


به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan