دنیای نرگس بانو

له بودن و بی‌برنامگی این روزها

میتونم رسما بگم زندگیم بهم ریخته و هیچ مدیریتی روی این زندگی این روزهام ندارم!

40 روز میگذره از ایکه باید 6 صبح بیدار شم و 7 صبح سر کار باشم ولی هنوز خسته ام و له!

روزهای فردم تا 2:30 سرکارم و از 4:15 با شاگردام کلاس دارم و 7:45 کلاس های شافلم شروع میشه و به این شکل دقیقا له ولورده میشم

تقریبا هر شب ساعت 9:30 باید منتظر یک شخص جدید تو زندگیم باشم ک داریم دوره ی آشنایی رو میگذرونیم و خداروشکر میکنم که خیلی وقتا نیست و یا اگرم باشه اینقدر محدود که زود میره!

این روزها دیگه نه دوستی میشناسم، نه فامیل و نه کتابی میخونم و نه فیلمی میبینم و نه با هیچ کدوم از دوستام رفت و آمدی دارم!

شریک میگه که هنوز عادت نکردی به کار جدید!

و من می در اوج بی برنامگی به سر میبرم!

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan