دنیای نرگس بانو

رسیدیم به بهمن 1400

رسیدیم به بهمن...

جذاب نیست؟

اینقدر که نفهمیدم این روزها چه جوری گذشتن!!! 

روزهای غم چند روز پیش، جاشون رو دادن به روزهای پذیرش!

پذیرش یه آدم جدبد به اسم مجتبی! مجتبی چشم تیله‌ای !

اگه بهم میگفتن که مردی که قرار وارد زندگیت بشه اسم مجتبی نامیه... قطعا میگفتم دارین اشتباه میکنین! تصور هر اسمی رو تو زندگیم داشتم جز این اسم ! اسمی که مالکیت مخصوصش رو فقط برای داییم میدونستم! انگار این نام فقط برای اوست و بس!

به هرحال...

خئاستم بگم که این روزها تو کارم بیشتر جا افتادم و هنوز دارم یاد میگیرم! همینکه به صبح بیدار شدنش عادت کردم، به خودم تبریک میگم ...

بعد از دوران مدرسه به یاد ندارم که مجبور شده باشم که صبح زود رو پشت سرهم بیدار شم، ئلی این کار جدید، مجبورم کرد که حتی بر خلاف مدرسه قبل 7 برم بیرون!

باورم نمیشه اینقدر این جریان زندگی خلاف اونچه که بودم من رو میبره!

خانم شاهزداه همکارم، 5شنبه ای گفت که، تازه یک درصد زندگی رو پیش بردی، از اینجا به بعدش رو باید بسازی ! بچه ها تازه داستان نامزد کردنم رو شنیدن ! 

از همه جذاب تر خانم آق بود که تا فهمید گفت، همون دو سه ماه پیشی که رفتین مشاوره باهم، دیگه داشت دیر میشد و زشت میشد اگر الان عروس نمیشدی، میدونی نه تنها تبریک نگفت بلکه قشنگ زد تو برجک!! 

میدونی باید سپرد به خدا، زندگی عجیب غریب داره میره جلو! کاریش نمیشه کرد!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan