دنیای نرگس بانو

فقط اسمش جذاب بود !!

لبخند مسیح


این دومین کتابی بود که از سارا جان خواندم و بدون هیچ خصومت شخصیتی دوست دارم در یه جمله و بدون مبالغه بگم که ((اصلا از این کتاب خوشم نیامد :| )) ...البته به خاطر این نظر تند و صریحم از ایشون عذرخواهی میکنم...

یه دختری تو این داستان هست که مثلا هرجا میره انگار بهش پیشنهاد بیشرمانه داده میشه و بعد جالب اینجاست که تو ماشین هر غریبه ای هم که میرسه راه به راه سوار میشه  و تازه دو قورتومیشم باقیِ!!!

و دیگه اینکه داستان به شکل نچندان نچسبی من بابِ دین و مذهبِ !! 

تهشم یه پسر از خارجِ پا میشه میاد ایران و این دختر خانم بنا به دلایلی جواب رد میده !

و خلاصه که کتاب قبلی که از ایشون خوندم بهتر بود !!

به هر حال دستشون درد نکنه !!


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan