دنیای نرگس بانو

پدر پولدار پدر بی پول ...رابرت کیوساکی


خودم نوشت :

 

 چه کتاب جالب و کاربردی بود ، جزو کتابهاییست که در هر سنی بخوانی خواهی گفت کاش زودتر میخواندم ! مطالبی داشت که در هیچ مدرسه، موسسه و یا دانشگاهی تدریس یا حتی اشاره نخواهد شد یا شایدم چون من شاخه ی مهندسی خوانده ام و از مدیریت و کسب کار به دور بودم مطالب این کتاب برایم جدید و جذاب بودند !
 

جدا از کتابهای رمان و زمینه های روانشناسی که مستقیما درک ما را از زندگی و اشخاص اطرافمان بالا می برد این دسته از کتاب ها را  را میتوان در زمره ی کتابهای کاربری مالی  در نظر گرفت که حتی دانستن اصول و طرز فکر نویسنده، جایی و یا قسمتی از زندگی مالی امان را میتواند تحت شعاء قرار دهد !

 

 

 
پولدار شدن سخت نیست فقط سواد مالی برای فهم کلمات و ارقام ضروری است

 

- اگر الگوی ذهنی که دارید این است که هر پولی که به دستتان رسید خرج کنید احتمالا افزایش در امد مساوی میشود با افزایش هزینه هایتان

  

-انچه که میان دانسته ها کم است روش پول در اوردن نیست بلکه نحوه ی خرج کردن ان است و این که بعد از بدست اوردن پول باید با ان چه کار کرد به این نکته تیزهوشی مالی میگویند ...

 

- افراد یاد گرفته اند که چگونه سخت کار کنند و نه اینکه چگونه کاری کنند که پول برایشان کاری کند

 
 

-اگر متوجه شدی در چاله ای که کندی گیر افتاده ای دست از کندن بیشتر بکش.

  

-ژاپنی ها از قدرت سه چیز به خوبی آگاه بوده اند : شمشیر(قدرت نظامی) ،جواهر(هرکس که طلا دارد قانون را وضع میکند) و آینه(خود آگاهی)

 

- آدم باهوش کسی است که بتواند ادم های باهوش تر از خودش را استخدام کند

  

-مدرسه میتواند کارمندان خوب تربیت کند نه کارفرمایان خوب

 

-احساسات شدید باعث پایین آمدن ضریب هوشی افراد  میشود

  

-پولی که در می آورید به جای آنکه به ستون های دارایی تان اضافه شود همینطور از ستون مخارجتان خارج می شود و این الگوی گردش سرمایه طبقه ی متوسط جامعه است !

 

- سرمایه گذاری کن و از میزان بدهی هایت کم کن ! هر چه بر میزان در امدت اضافه شود بدهی هایت نیز افزوده میشود !

 

 ثروت به معنای توانایی فرد در گذراندن تعداد هر چه بیشتر از روزهای آینده اش است. اینطور می شود گفت که اگر شما همین امروز دست از کار بکشید ، تا چند روز دیگر قادر به پرداخت هزینه های زندگیتان هستید ؟

 

--از نظر من آنچه که واقعا دارایی محسوب می شود شامل چند چیز است :

 
۱- کسب کاری که در آنها نیازی به حضور فیزیکی فرد نیست : یعنی من مالک آن باشم اما شخص دیگری آن را بریا من مدیریت با اداره کند . کاری که خودم شخصا انجامش بدهم تجارت نیست ،شغل است .

۲- سهام 

۳-اوراق بهادر

۴-شرکت های سرمایه گذاری

۵-خرید فروش املاک و مستغلات 

۶-سفته

۷-درآمدی که از دارایی های معنوی مانند موسیقی ، نمایشنامه ،الگوبرداری از یک اثر حاصل می شود. 

۸-هرکالای دیگری که ارزش داشته باشد یا درآمدزا باشد یا ارزش آن بالا برود و برای آن در بازار متقاضی وجود داشته باشد .


-هر دلاری که به ستون دارایی هایتان اضافه می شود در حکم یکی از کارمندانتان است ،آن وقت دیگر از دارایی هایتان خرج نمی کنید !

  

-اگر برای به دست آوردن پول کار کنید کارفرمایتان را قدرتمند کرده اید ،اما اگر پول برای شما کار کند کنترل و افسار قدرت در دست شما است .


-باهوش باش تا کسی نتواند بر تو مسلط باشد (منظور نویسنده این بود که مثلا به جای اینکه مالیات بدی راه فرار از مالیات را یاد بگیر ، او مالیات دادن به دولت را شبیه داستان رابین هود میداند که از پولدارها پول بگیرین و به طبقه ی فقیر دهید !   )

 

-اگر قانون را بدانی حق با توست و دیگر از نبرد   نمی ترسی ، حتی اگر از رابین هود و دار دسته اش پیروی کنی !

  

- هر یک دلاری که در ستون دارایی هایم داشتم برایم مثل کارمندی خوب کار می کرد تا کارمندان بیشتری برایم جذب کند و برای کارفرمایش که من بودم با استفاده از پول هایی که مالیاتی رویشان نیامده است یک پروشه ی جدید بخرد !

 

-ان چیزی که مانع ما می شود ، تردید به توانایی هایمان است. بیشتر از ناآگاهی به اطلاعات فنی ،این عدم اعتماد به نفس است که به ما ضرر می زند و بعضی ها در مورد نداشتن اعتماد به نفس کافی از دیگران سست تر هستند .

 

- در زندگی واقعی کسانی پیشرفت می کنند که شهامت دارند و نه لزوما هوش .

  

- هوش مالی به معنای داشتن حق انتخاب بیشتر است .

 

- اگر از آن دسته از افرادی هستید که منتظرند تا فرصت مناسب گیرشان بیافتد باید خیلی منتظر شوید این موضوع شبیه این است که قبل از شروع سفر منتظر شوید  تا همه چراغ های رانندگی تا پنج شش کیلومتر جلوتر از شما سبز شوند .

 

- هوش مالی از چهار مهارت اصلی تشکیل شده است :


سواد مالی : توانایی تجزیه و تحلیل و خواندن اعداد و ارقام

 

استراتژی های سرمایه گذاری : دانستن این که پول پول می اورد .

 

شناخت بازار و عرضه و تقاضا

 

آگاهی از قانون

  

-درراه رسیدن به موفقیت مالی همیشه باید از کارتان لذت ببرید .پول در اوردن فقط یک  بازی است .بعضی وقت ها میبرید و بعضی وقت ها یاد می گیرید.

 

-نداشتن آگاهی و دانش کافی بزرگترین خطری است که شما را تهدید میکند ! به جای دور شدن از خطر بیاموزید چگونه مدیریتش کنید !

  

-از طرفی پدر پولدار ،من و مایک را تشویق میکرد که در مورد همه چیز حدالقل را بدانیم و به کار کردن با افراد باهوش تشویق می کرد !

 

-شما هرچقدر در ارتباط برقرار کردن ،مذاکره و غلبه بر ترستان از طرد شدن بهتر کنار بیایید ،زندگی همان قدر ساده تر می شود

  

-مهم ترین قانون پول : ببخش تا بیشتر بدست بیاوری .

 

-پنج دلیل که آدم ها ستون داراییشان افزوده نمیشود :

 

۱ترس

 

-اگر آرزو دارید پولدار شوید باید خطر پذیر باشید .تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد بگذارید و مانند افراد فقیر و طبقه ی متوسط عمل نکنید که آنها را در چند سبد مختلف می گذراند

 

۲بدبینی

 

انتقاد به جای باز کردن چشم ادم ان را کور میکند !

 

((من نمی خواهم ها)) کلید موفقیت را برای شما نگه میدارد ! بنابراین هر موقع می شنوم که مردم روی من نمیخوام تمرکز کرده اند تا چیزهایی که میخواهند میفهمم ان بالا در سرشان صدای جوجه کوچولو خیلی بلند است که الان اسمان دارد فرو میریزد

 

  ۳تنبلی

 

-چاره ی تنبلی چیست ؟ فقط کمی زیاده خواهی ،کمی طمع کنید این بهترین راه حل برای تنبلی است 

 

-چطور میتوانم هزینه ی خرید فلان چیز را بیاورم؟ این سوال ذهن ادم را کنجکاو و به دنبال راه حل می گردد

 

-شما هر کار بکنید دیگران از شما انتقاد می کنند پس همان کاری را انجام دهید که قلبا تاییدش می کنید.

 

۴عادات ناپسند

 

-زندگی ما بیشتر از انکه بازتاب دانسته هایمان باشد انعکاس دهنده ی عادت ما است

 

۵غرور

 

- ادم های مغرور جهلشان را با غرورشان پنهان می کنند

 

-زمانی که حس کردید دانشتان در موضوعی کافی نیست ،به دنبال آموزش خود از طریق کتاب یا افراد متخصص بروید و آن چیز را یاد بگیرید !

  

-اگر از خطر بیزاری و نگران ،زودتر دست به کار شو.

 

-تگزاسی ها می گویند: اگر قرار است ورشکست شوی حسابی ورشکست شوو وقتی سر یک پنی باختی نباید بگویی که ورشکست شده ام یا می گویند : همه میخواهند به بهشت بروند اما هیچکس نمی خواهد بمیرد

  

-فرن تارکنتون :بردن به معنی نترسیدن از باخت است

 

-افراد با گفتنشان دو چیز را از دست می دهند :اولی وقت ، دومی فرصت یادگیری

 

اول از همه بر یادگرفتن تمرکز کنید .خیلی از مردم قبل از آموزش دیدن در زمینه سرمایه گذاری ،سرمایه گذاری می کنند.شرکت در همایش ها میتونه در روند یادگیری کمکتون کن

  

-یک بار به کتاب صوتی گوش می دادم که با گوینده اش مخالف بودم ولی به جای اینکه بخواهم مغرور شوم و به انتقاد او بپردازم آن پنج دقیقه صحبت او را حداقل بیست بار به عقب بازگرداندم و خوب گوش دادم تازه فهمیدم حرفهایش مانند یک معجزه عمل می کند ! افراد خودخواه به ندرت مطالعه می کنند یا نوارهای صوتی می خرند.خوب در واقع چرا باید این کار را انجام دهند وقتی خودشان را (( همه چیز تمام و عقل کل )) می دانند

 

-کسی که واقعا نابغه باشد از ایده های جدید استقبال می کند چون در واقع با این کار دارد چیزی به ایده های قبلی خود اضافه می کند

  

-گوش دادن مهمتر از حرف زدن است و اگر این طور نبود خداوند فقط دو گوش و یه دهان به انسان نمی داد .بسیاری از افراد با دهانشان فکر می کنند و گوش نمی دهند تا ایده ها و افکار بالقوه ی جدید را دریافت کنند.آنها به جای اینکه سوال بپرسند فقط داد و فریاد راه می اندازند

 

-شما همان چیزی می شوید که می خوانید

 

-ادم های فقیر عادت هایشان فقیرانه است .یکی از همین عادت های ناپسند فقیرانه غرق شدن در میان سپرده گذاری است.پولدارها میدانند از سپرده باید فقط برای تولید پول بیشتر استفاده کرد و نباید صورت حساب ها را با اسفاده از آن تسفیه کرد

 

-پدر پولدار معتقد بود که ۱۰٪ از پولش را باید ببخشد.

 

هروقت احساس می کنید چیزی کم دارید یا به چیزی نیازمندید اول کمی از آن را ببخشید.

 

ضرب المثلی را شنیدم که می گفت : خدا نیاز به دریافت چیزی ندارد اما لازم است انسانها ببخشند.

 

در تمام سالهای زندگی ام وقتی حس کردم به چیزی نیاز دارم یا کمبود پول داشته ام یا از کسی کمکی میخواستم، تنها کاری که لازم بوده انجام بدهم این بوده که بیرون برم و قدمی بزنم و در قلب خود تصمیم بگیرم که چیزی را ببخشم. وقتی هم آن را بخشیده ام همیشه به سویم برگشته است.

 

شخصی سر بخاری داد میزد که: هروقت به من اندکی گرما دادی من هم به تو کمی چوب میدهم !

  

هر وقت حس می کنم که اطرافیانم لبخند نمی زنند اول خودم لبخند می زنم و به آن ها سلام می کنم بعد می بینم که انگار معجزه میشود .اطرافم پر می شود از آدم هایی که لبخند می زنند. این حرف کاملا درست است که (( جهان آیینه ای از خودت است))

 

-اگر می خواهید ثروتمند شوید اول از همه مثل ثروتمند ها فکر کنید


-مهمترین کلمات : (( انجام شد)) و (( انجام دادم )) هستند.دست به کار شوید

 

-وارن بافت ،ثروتمندترین سرمایه گذار آمریکا گفته است : (( ترس از عدم آگاهی به آنچه که انجام می دهید ،ناشی می شود))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan