دنیای نرگس بانو

منزویان قشر کتاب خوان !

📚📚📚📚
📚📚📚
📚📚
📚
#دلنوشته

از وقتی که مردم درک کردن که مدرک شعور نمی اورد و تلاش کردن که این فرهنگ  را در میان دیگر مردمان جا بی اندازند, چشم امید این مردم  شد  ادم های کتاب خوان ... در راستای این حرکت،کتاب خوان ها شدن تنهاترینها...

کتاب خوان که باشی ، تنهاییت بیشترُ بیشتر میشود .. دنیای ذهنت بزرگُ بزرگتر میشود، دنیای بیرونت کوچک و کوچک تر میشود ..دیگران تورا به یک ابر مخلوق می نگرند، همانها  تو را منوزی میکنند

 آنها از تو انتظار دارند چون جزو فشر تحصیل کرده و کتاب خوانی در ادبیاتت،پوشیدنت ،طرزفکرت،فهم سیاستت،اطلاعات عومی ات ؛فرا طبیعی بخورد نمایی ...اصلا کتاب خوان که باشی پدر خودت و زندگیت در میاید که کتاب خوانی ،میشود برچسبی خاکستری بر پیشانی انشالله بلندت ...کتاب خوان ها دوست هایشان اندک شمارند ، دوستانی که بتوانند حجم افکارِ چریکی اشان را تحمل کنند ؛ کتابخوان که باشی آدم های اطرافت دسته بندی میشوند ...

دسته ی اول میشنود همان ها  که چون کتاب خوانی به افکارت بها میدهند یا حدالقل دوست  دارند همان اندک حرفی را که میزنی بشنوند حتی اگر نه قبول داشته باشند نه بتوانند رد کنن...
دسته ی دوم میشوند همان اشخاصی که مخالف رای نظر انها اگر نطقی بنمایی در اولین واکنش  به تو میگویند : بیا پایین از آن منبری که بالا رفته ای یا میگویند :واقعا متاسفیم برای قشری که امثالش شماهایین ...

دسته ی سوم هم که نابن، که خاصن  که درکت میکنن چون دنیایی به اندازه ی تو بزرگ یا کوچک دارن ...آنها همان امثال کتابخوان هایند که سراپا گوش یا به حرفن ..دل به فرصت هایی میبندند که در کنار هم بنشینند ،حرف بزنند ، بحث کنند ، این  قشر و دسته ی سوم در کنار هم بودنشان  گذر ثانیه ها را به سخره میگیرند !

ولی جالب است که همین کتابخوان ها را به ادم های کم حرف میشناسیم که جوهره اشان سکوت است و سکوتشان تناقص رفتاری اشان را بین آدم ها پررنگ جلوه میدهد  ...

خلاصه کتابخوان که باشی ،ذهنت سنگین ، زبانت کوتاه، تنهاییت بیشتر و دوستانت خاص و خاص تر میشوند ....

نرگس دی /۱۳۹۵

📚
📚📚
📚📚📚
📚📚📚📚
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan