دنیای نرگس بانو

در گذر زمان

حتی دلم برای سیستمم  تنگ شده بود ..

برای کلید کلید کردنهای پشت سرهمش ... برای تیک تیک صدای موسم ... اینقدری که این روزها درگیر روزگاربودم که خودمم فراموش کردم ... فراموش کردم که ده مهر تولدم بود ... که تولدم صبح شنبه اول هفته بود و یادهایی که فراموش شدن !! فراموش کرده بودم روزای خوبم بنویسم حتی تو سر رسیدم .... فراموش کرده بودم بنویسم از کتابهایی که تو این مدت خوندم .. از تلاش هایی که تو این مدت کردم و از روزگاری که گذروندم ...


من این روزها درگیر شدم و تا الان کم نیاوردم ... اجازه ندادم که کم بیارم .. نمیدونم انتهای این مسیر چیه فقط میدونم که بازم نباید کم بیارم که نباید کم بیارم که نباید کم بیارم ...


  نرگس ...                            

در حال آماده شدن برای مسابقات تیراندازی با کمان




ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan