دنیای نرگس بانو

زنگ ورزش ، فلسفه ی باشگاهیِ من ...


امروز، یه روز خوب باشگاهی بود ...

از اون روزایی که فقط گفتیم و خندیدیم و بچه ها تمرین کردن !

از اون روزایی که نزدیک مسابقات بود و بچه ها باید تک به تک کار کنن تا ایراداشون رفع بشه ...

 از دست مایده ، شاگرد دوست داشتنیم کلی ریسه رفتم به خاطر حالت های نمایشی که به چهرش میداد...

از دست محدثه خود زنی میکردم که اینقدر حرف میزنه !

از دست الناز کلی اخم میکردم که کارش محکم تر بزنه و اینقدر لق نخوره !

همه ی بچه ها تا دقیقه نودِ باشگاه موندن ، حتی نسترن کوچولومون که دلش میرفت برا مامانش ...

یه روز خوب با کلی روحیه ی خوب باشگاهی ...

همه ی روزا  این شکلی نیستن ، گاهی من خسته یا بچه ها خسته ان یا گاهی گرما اینقدر اذیت میکنه که نای کار کردن برامون نمیمونه ...

دوست جون یه جمله خوبی گفت که باعث شد فلسفه ی من برای تمرین دادن بچه ها به کل عوض شه ...

یه بار که از دست بچه ها شاکی بودم و داشتم بهش غر میزدم  گفت :

نرگس اذیتشون نکن ، زنگ ، زنگ ورزشِ...

شاگردای عزیز من باید ممنون جمله ی دوست جون باشن والا با یه مربی حوصله سربر سر کار داشتن ...

خلاصه از خدای خودم بسیار سپاس گذارم به خاطر این روزای خوب و عالی ...

از خدای خودم بسیار سپاسگذارم به خاطر شرایط باشگاهی که برام درست کرد که مناسب با روحیه ام و با کلی بچه های دوست داشتنی آشنا شدم ...


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan