دنیای نرگس بانو

دستتُ از رو زخمش بردار ....

بعضی وقتا یه دردایی هست تو زندگی که جز پذیرشش کار خاص دیگه ای نمیتونی بکنی !!

میپذری و با این درد کنار میای !!

رد میشی ، بزرگ میشی ، با این درد زندگی میکنی ، تو داری این درد به زور ضرب و هنر خودت فراموش میکنی و اون وقت یکی این وسط پیدا میشه که از سر دلسوزی یا مهربونی یا حالا هر دلیل خاصی که مبتونه داشته باشه  ، رد میشه و  اون درد به تو یاداوری میکنه ، دست میزاره رو اون زخم کهنه و فشار میده و تو دادت به آسمون بلند میشه...

این جور لحظه ها می مونی که با طرف مقابلت برخورد کنی یا نه؟ یا  اصلا  سکوت کنی و بزاری تا جایی که راه داره از فریاد درد کشیدن تو لذت ببره !

خواستم بگم بیایم با هم به رخ نکشیم دردایی که به ظاهر داریم....

به رخ نکشیم ایراداتی که در اصل نمیشه درست کرد !

اینکه فلانی بچه نداره ، دماغش گندست ، چاق ، دراز بدقوارست ، باباش فلان ، مامانش فلان ، خانوادش فلانن ، ازدواج نکرده ، طلاق گرفته ، درسش تموم نشده و .... 

این دردا دردایی نیستن که رد بشیم از طرف مقابل و دستمون محکم بزاریم رو زخمشون که فریاد بزنن !

بیایم به این زخم های هم کار نداشته باشیم ... 

بیایم و تلاش کنیم این زخما رو برای هم عمیق و عمیق تر نکنیم !!

من از همتون خواهش میکنم بیایم و خودمون رو به این چالش بزرگ دعوت کنیم ....

این چالش نیاز جامعه ی اطراف ماست...

مِن بعد هرکی رو این زخمهای کهنه ی من دست زد ، زخم هایی که فریاد دردش را فقط خدا خواهد شنید ، در برابر این دردها سکوت میکنم و میگذارم طرف مقابلم از درد کشیدن من لذت ببره، او را هرگز به خدا نخواهم سپرد و او را خواهم بخشید در همان لحظه چون مطمینا او مثل من  تاب درد کشیدنش را نخواهد داشت ...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan