کاش مدرسمُ سیل ببره !!
این آخرین جملات تعطیلات سال 95 بود که از زبان داداش کوچیکه بیرون اومد اونم موقعی که ترانه ریزش باران در خانه پیچید ....
آهااااااای تعطیلاتی که تمام شدی خواستم بگویم توام از آن بهترین تعطیلات هایم بودی ...
تعطیلاتی از مسافرت ، هیجان ، بازی ، دید بازدیدهای آپدیت شده ، عروسی و ...... داشتم ، عالی بودی عالی و خدا را سپاس برای گذراندن این روزهای زیبااا ...
اگر بخوام غر بزنم دستم باز برای غر زدن ولی لام تا کام نمیگم و نمیخوام شیرینی این روزهایی که گذشت رو ندیده بگیرم به خاطر یه دلیلِ ساده ی همیشگی که از وقتی به یاد دارم آزارم میده !
میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست پیش به سوی این سال نیکوووو ....
+ خیلی ریز مشخص که چقدر برای نگفتن تلاش دارم :)
- شنبه ۱۴ فروردين ۹۵ , ۰۰:۲۸