قشنگِ نه ؟
خود عکس نمیگم یا اون بانویی که کوزه بدست وایساده و من دقیق نمیدونم فازش چیه !!
حس حال عکس رو میگم !!
دکتر پاپیلو در جلد سوم کتابش (شازده ی حمام) اینقدر از عشایر گفته که دوست دارم همین فردا صبح شال کلاه کنم و برم سیر فی الاعرض !!
یک دور برم پیش این عشایر و چادر هایشان !!
یک بار از اون روغن های خوشمزه ای که تو کتاب ازشون گفته امتحان کنم !
از شیر ، کره،ماست ،قره قروتاشون و ....
یک بار امتحان کنم سر کوه بودن و بیدار شدن اول صبح با صدای خروس و بازی بچه ها !!
امتحان کنم هوای سرد کوهستان و لباس های گرم پشم شتری را ...
دلم چادر عشایر خواست !!
سبزه ها ، گله ، چوپان ، خان یا سر محله ، لباس های ترکن ، کرد و ....
من هنوز کتاب تموم نکردم و دلم همه ی این ها رو در این شب سرد بارونی اسفند ماهی خوش هوااا خواست...
- سه شنبه ۱۱ اسفند ۹۴ , ۰۰:۰۳