دنیای نرگس بانو

از سری نصیحتهای نرگسی : این قسمت رفتن به دندان پزشکی

چند سال پیش هم باشگاهی عزیز بهم  گفت :
ببین،  اسمش هول انگیز ، حالا فکر میکنی بناس باهات چی کار کنن ، اصلا نه درد داره نه هیچی !!!

وقتی این حرف زد ، عمرا به خیالم هم میزد که روزی مجبور شم  به این فکر کنم که حالا بناس باهام چی کار کنن؟؟؟  !!!

وقتی رفتم مطب آقای دکتر پیر مهربان برای معاینه و گرفتن وقت جراحی  ، گفت : 
دخترم فقط درد آمپولش میفهمی ولا غیر ، استرس هم نداشته باش ...

تمام تلاشم کردم که استرس نداشته باشم و اصلا هم بهش فکر نکنم ،تا یک ساعت مونده به جراحی این تلاش مثمر ثمر بود ولی کم کم سوسه های استرس بود که تو دلم مکزیکی میزد !! 

بعد اینکه آمپولای بیهوشی در فک اینجانب جا خوش کرد ، دستهای دکتر پیر مهربان نبض من گرفت تا ببینه تپش قلب دارم یا نه، لبخند دکتر حاکی دل سنگینی اینجانب بود !! ولی خدایی نمیدانست در دلم چه غوغاییس و از چه عبارات و کلماتی من باب خودش ، عمه اش ، خواهر مادرش و ... برپاست !!

در حقیقت باید به همه ی عزیزانی که از دندان پزشکی فرارین و احیاناََ آنهایی که مثل اینجانب جراحی هم باید بزار کنج فکشان عرض کنم ،که : 
جراحی هیچم ترس نداره ، درد هم نداره ، در کل اصلا خبری نیست ، با آچار پیچ گوشتیهای مخصوص دندون پزشکی می افتن به جونت ، فکتُ بالا پایین میکنن ، تهشم باسوزن برات میدوزن ، یه خمیر هم روش میزارن و تو نه اصلا نمیفهمی که چی به چی خواهد شد مگر اینکه چشمهات باز بزاری و از اول تا به آخر شاهد این نخ و سوزن و آچار پیچگوشتی ها باشی  !!!

به بعدشم به غیر از اون 24 ساعت اول که از جنس داغ نباید وارد حلق نمایی  ، در بقیه موارد همه چیز اوکی و عادی خواهد بود !! 
 پس نترس و با یه دل شیر بروو جلووووووو !!!!! و حالا اگر احیانا در آینده ی نزدیک باهاش مواجه شدی بازم نترس و با یه دل شیر برو جلوووو !!! 
محمد StigMatiZed
۰۸ مهر ۹۴ , ۱۷:۲۵
من هم جراحی دندون عقل انجام دادم سه تا هم جراحی دست

تاندون یکی از اگشتام پاره شده بود، بی حس کردن دستم رو، اقای دکتر تاندون رو پیدا نمی کرد مجبور شده بود بیشتر از پوست کف دستمو ببره و اون قسمت رو بی خس نکرده بودن
گفتن دکتر نکن دارم میمیرم از درد
گفت همکار بیهوشی بیمار درد داره، قارچ باز برید
گفتم دکتر نکن مردم
داد زد همکااااااره بیهوشی میگم بیمار درد داره دوباره قارچ یه برش دیگه
از درد بیحال شده بودم، گفتم دکتر هر کاری دلت می خواد بکن گوش نمیدی که
تا اینکه ماسک رو گذاشتن و دیگه چیزی حس نکردم :)) دندون که چیزی نیست

پاسخ :

تو روح آقای دکترتون فوووووت !!!!!!!!! قصال خونه مگه رفته بودین که اینجوری پوستتون میکنده !!! ای ول....

من 10 ،12 سال پیش جراحی آپانتیز داشتم و بعد به خاطر رعایت نکردن رژیم غذایی پس از عمل دچار عفونت روده شدم ،کلا اسم جراحی که میاد فرار میکنم :p
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan