دنیای نرگس بانو

ذره گویی...

خوب بلاخره وب قبلیم حذف کردم ، البته قبلش چندتا بک آپ پشت بندش گرفتم بعدم تو هر درایوی که رسیدم ذخیره کردم که دمه دستم باشه !!

روزگار به خوبی و خوشی میگذره ، همه چیز مرتبه ...
سر و کله ی یک آدم جدید تو زندگیم پیدا شده ...
تقریبا حدود یک سال و نیم که میناسمش ، قبل ترها با واسطه هم صحبت میشدیم و البته کم رنگ ولی این روزها مستقیم تر هم صحبتیم ، سر و سنگین باهم حرف میزنیم ، اجازه ی تماس تلفنی  بهش ندادم با اینکه اصرار داره !! یک بارم بیشتر از نزدیک ندیدمش ! میتونم بگم خوشتیب ، بامزه ، لبخند به لب و تو دل برو بود !

نمیدونم چرا مثل سابق نیستم ، نمیدونم چرا دوست ندارم بدون دلیل با یه جنس مخالف هم صحبت شم ، هیچ کشش و حتی انگیزه ای هم ندارم،هروقت بحث تماس تلفنی  میاره مخالفت شدید میکنم و دلیل این کار ازش میخوام و اونم چون دلیلی نداره کوتاه میاد، بازم جای شکرش باقیِ آدم مودب ، تحصیل کرده ، باشئوریِ و یا چون اولش خود خودشُ رو نکرده !!

اوضاع باشگاه همچنان مرتب ، میرمُ میام ، سه روز در هفته خودم تمرین دارم و 2 روز در هفته شاگردام، تمریناتم خوب پیش میره ، یه پا شدم شاگرد سنسی ، این چند وقت کاملا از پایه شروع کردم و حالا بعد از چند ماه شدم اونچه که خود سنسی میخواستِ ، قبل ترها سبکم ski بود ولی حالا wkf ، زیاد فرقی نمیکنه ولی همون یذرشم تو تخم چشم فرو میرفت و میسوزوندم !!

دوست دارم رشته های ورزشی دیگرم امتحان کنم ، فاز یاد گرفتنِ زومبا گرفتتم ، رقص ِ ، باحالِ ، خیلی هم خنده دار ، قبل تر ها یک تعداد آدم میدیدم که مثل میمون ادا در میارن و الان با همون طرز تنفکر قبلی میخوام خودم به این دسته حرکتای میمونی اظافه بشم !! البته در حد یک عدد خواستن ناقابل و تا پیاده سازیش راه درازی دارم !

حرف برای گفتن زیاد دارم ولی طبق معمول تا همینجاش استاپ میکنم !! تا بعد... 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی،
زمانی که نگذاری دیگران به تو کمک کنند..

به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر برده‏ ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی ‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌ کنند ، دوری کنی..

تو به آرامی آغاز به مردن می ‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ ات
ورای مصلحت ‌اندیشی بروی..

امروز زندگی را آغاز کن
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار که به آرامی بمیری.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan