گفته بود یه سری از فیلما چنان دمغش میکنن که برای مدتی میر تو خودش و با هیچی هم نمیشه اون از این حال در آورد !خواستم بگم ، درکش میکنم در این لحظه و هم اکنون !
فیلم عرق سرد دیدم ... حسی که بعد از دیدن این فیلم دارم خاصیت توصیفی نداره بلکه باید ببینی و لمس کنی !
حالت خلسه ی انتهایی باران کوثری را دارم با آن لبخند تلخ سکانس پایانی ...
من ورزشکارم ، یه ورزشکار بسیار معمولی که فقط جهت تفریح تمرین میکن !
ولی همین تمرین رُسم میکشه ! چند جلسه پیش،شیدا کوبید تو دهنم پر خون کرد ! زهره سر تمرین دادن بهش با روی پا محکم کوبید پرده ی گوشم جر داد و تا چند روز درد کشیدم...
من فقط تفریحی تمرین میکنم این اوضام ، شما تصور کن بازیکنی که به صورت حرفه ای تمرین میکنه چه زجری میکشه که به جرم دختر بودنش مانع رسید به هدفش میشن ! و چه فیلم پر دردی بود !
فرهاد گفت ببین!فتانه گفت نبین که حسش بد !
نمیشه ندید این فیلما رو ! به قول فرهاد بزار دوربین یکی دیگه رو بگیری دستت و دنیا رو با دوربین او ببینی نه خودت !
یادم امیر ازم پرسید چرا از ازدواج فراری ؟
گفتم : دوستی تعهد قلبی دو شخص بهم ولی ازدواج تعهد کتبی و دلیست،ولی این تعهد کتبی قدرتی رو به مرد میده که به محض اینکه اسم وارد شناسنامه بشه مثل خلع سلاح کردن اون زن میمونه ، هیچ کار نمیتونه بکنه جز اینکه پای هرچیزی وایسه چون مجبور ! طلاق اسون نیست ! طلاق یک شکست بزرگه ! یه دختر اگر نقطه ضعف فرار از این ضعف داشته باش خیلی رنج خواهد کشید از زورگویی یه مرد !
- دوشنبه ۱ مهر ۹۸ , ۰۱:۱۳